دانشگاه شیراز با همکاری انجمن مطالعات برنامه درسیپژوهشهای برنامه درسی2251-67941120120911School-Based Curriculum Development: A Strategy to Decentralize the Curriculum Systemبرنامهریزی درسی مدرسه - محور راهبردی برای تمرکززدایی از نظام برنامهریزی درسی12724110.22099/jcr.2012.241FAموسی پیریدانشجوی دکتری برنامه ریزی درسی دانشگاه تربیت معلم تهرانمحمد عطاراندانشیار دانشگاه تربیت معلم تهرانعلیرضا کیامنشاستاد دانشگاه تربیت معلم تهرانغلامرضا حسیننژاداستادیار دانشگاه تربیت معلم تهرانJournal Article20120911This article investigates the consequences of school-based approach in decentralizing the curriculum development system as a major contemporary educational concern. There are different standpoints concerning this approach in Iran’s educational system. According to some experts, the current national curriculum development system is unable to meet the constantly changing educational demands; on the contrary, others emphasize its pursuit. <br /> School-based curriculum development assumes that the best place to develop a curriculum is where teachers and students interact. Unlike the traditional national curriculum, in which teachers are regarded merely as enforcers, the school-based curriculum allocates a more prominent role to the teacher. Moreover, students also feel that learning is more relevant to their immediate needs. Curriculum also becomes more flexible and can be conveniently integrated with new materials and emerging concerns. However, school-based curriculum development is deeply influenced by factors such as national educational objectives, learners, available facilities, cultural context, educational environment, assessment strategies, as well as the limits of schools’ authority to modify curricula.مقالهی حاضر، به بررسی نقش برنامهریزی درسی مدرسه – محور در تمرکززدایی از نظام برنامهریزی درسی میپردازد. تمرکززدایی از نظام برنامهریزی درسی، از مهمترین مسایل تعلیم و تربیت در عصر حاضر است که در نظام تعلیم و تربیت ایران نیز در این زمینه دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. عدهای، نظام برنامه ریزی درسی متمرکز را پاسخگوی نیازهای در حال تغییر نمیدانند و به کاستیها و ناکامیهای آن اشاره میکنند و گروهی دیگر، از نظام برنامهریزی درسی متمرکز در تدوین برنامههای درسی حمایت میکنند. ایدهی برنامهریزی درسی مدرسه- محور بر این پایه استوار است، که بهترین مکان برای طراحی برنامهی درسی آن جایی است، که معلم و شاگرد در تعامل با یکدیگر هستند. برخلاف برنامهی درسی مرسوم و متمرکز، که معلم را مجری صرف برنامهی درسی قلمداد میکنند، معلم در این گونه برنامهی درسی، نقش بارزتری نسبت به برنامههای درسی سنتی دارد. همچنین، دانشآموزان احساس میکنند که یادگیری با نیازهای آنان بیشتر مرتبط است و برنامهی درسی انعطافپذیر بوده و به سادگی موضوعهای نو ظهور را که با برنامهی درسی ارتباط نزدیک دارند، تلفیق میکند. طراحی برنامهی درسی مدرسه- محور، از عواملی؛ مانند هدفهای ملی تعلیم و تربیت، یادگیرنده، منابع در دسترس، فرهنگ مردم اطراف مدرسه، محیط مدرسه، راهبردها و نظام ارزشیابی و درجهی اختیارات تصمیم گیری مدارس دربارهی برنامهی درسی متأثر میشود.دانشگاه شیراز با همکاری انجمن مطالعات برنامه درسیپژوهشهای برنامه درسی2251-67941120120911A Comparative Study of the Students’ Satisfaction of
Curriculum Quality, Faculty and Staff Performance in the School of Education and Psychology, Shiraz Universityمقایسهی رضایت دانشجویان از کیفیت برنامهی درسی و عملکرد استادان و کارکنان دانشکدهی علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شیراز294924210.22099/jcr.2012.242FAمهدی محمدیاستادیار دانشگاه شیرازجعفر ترکزادهاستادیار دانشگاه شیرازJournal Article20120911The aim of this study is to compare male and female students’ satisfaction of curriculum quality, and faculty and staff performance in the college of Education and Psychology, Shiraz University. A sample of 181 undergraduate students was selected from six different programs offered in the School of Education and Psychology, Shiraz University. Survey method was applied for this study and stratified random sampling approach was administered to select the sample. The outcome data was analyzed by SPSS and LISREL programs. The results convey that:
Female students have a more positive assessment of faculty performance quality than male students.
There is no significant difference between male and female students’ assessments of curriculum quality.
There is no significant difference between male and female students’ assessments of staff performance quality.
There is no significant difference between curricula assessments by different majors.
There is no significant difference between staff performance quality assessments by different majors.
Students of Pre-School Education have a more positive assessment of faculty performance quality.
Special courses rank top while internship courses are at the bottom of quality scale.هدف از انجام تحقیق حاضر، مقایسهی رضایت دانشجویان زن و مرد رشتههای مختلف دانشکدهی علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شیراز، از کیفیت برنامهی درسی و عملکرد استادان وکارکنان مربوط است. روش تحقیق در این مطالعه، از نوع توصیفی – پیمایشی است و جامعهی آماری شامل کلیهی دانشجویان رشتههای تربیت بدنی، روانشناسی بالینی، علوم کتابداری و اطلاع رسانی، مدیریت و برنامه ریزی آموزشی، آموزش پیش دبستانی و دبستانی و کودکان استثنایی است که در سال تحصیلی 88-87 مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقهای از بین دانشجویان ترمهای 5 و 7 رشتههای مذکور، تعداد 181 نفر انتخاب شده و پرسشنامهی برنامهی درسی مدیریت ورزش دانشگاه فلوریدا (2004) بین آنان توزیع گردید. دادهها با استفاده از نرم افزار Spss 16 و از طریق روشهای آماری توصیفی و T-test و تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که: 1) دانشجویان زن رضایت بالاتری از کیفیت عملکرد استادان خود دارند. 2) بین میزان رضایت دانشجویان زن و مرد از کیفیت عملکرد کارکنان و کیفیت برنامهی درسی، تفاوت معناداری وجود ندارد. 3) بین میزان رضایت دانشجویان رشتههای مختلف از کیفیت عملکرد کارکنان و کیفیت برنامهی درسی، تفاوت معناداری وجود ندارد. 4) از دیدگاه دانشجویان، بالاترین کیفیت عملکرد، متعلق به اساتید آموزش پیش دبستانی و پایین ترین کیفیت عملکرد، متعلق به استادان علوم کتابداری و اطلاع رسانی است. 5) در کلیهی رشتهها، بالاترین میزان رضایت دانشجویان از کیفیت دروس تخصصی و پایین ترین رضایت از دروس کارورزی و عملی است.دانشگاه شیراز با همکاری انجمن مطالعات برنامه درسیپژوهشهای برنامه درسی2251-67941120120911Evaluation of the Tentative Primary Curriculum and its Implementation in the Literacy Movement Organization of Iranارزیابی فرایند اجرای طرح آزمایشی برنامه درسی جدید دورهی مقدماتی نهضت سوادآموزی516824310.22099/jcr.2012.243FAرحیم بدری گرگریاستادیار دانشگاه تبریزحسین وجدانپرستکارشناس ارشد برنامه ریزی درسی مراکز تربیت معلمجواد حاتمیدانشیار دانشگاه تبریز (مامور در دانشگاه تربیت مدرس)شهرام واحدیاستادیار دانشگاه تبریزJournal Article20120911This research was conducted to determine the effectiveness of the new, tentative primary curriculum in the Literacy Movement Organization of Iran. Survey research was employed as methodology. The subjects were 125 learners in Tabriz and Ahar, cities in Eastern Azarbaijan Province, Iran. The experimental group that studied the new, tentative curriculum consisted of 36 learners from Tabriz and 27 from Ahar; meanwhile, the control group, which studied the current curriculum, included 35 learners from Tabriz and 27 from Ahar. Flannders’ Checklist of Teaching, Descriptive Evaluation Checklist, Teacher Made Achievement Tests, and Researcher Made Life Skill Test were administered as instruments. T-test and SPSS software were used for data analysis. The results show that the experimental group has performed better in educational achievement, that is in Reading, Writing, Quran and Prayer courses. Moreover, the experimental group has accomplished more life skills than the control group.پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرح آزمایشی برنامه درسی جدید دوره مقدماتی نهضت سوادآموزی انجام گرفت. روش تحقیق از نوع علی- مقایسهای بوده است. آزمودنیها را 125 نفر از سوادآموزان شهرهای تبریز و اهر تشکیل میدادند. این آزمودنیها در دو گروه آزمایشی (36 نفر از شهرستان تبریز و 27 نفر از شهرستان اهر) و گروه کنترل (35 نفر از تبریز و 27 نفر از اهر) قرار داشتند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش شامل چک لیست مشاهده تدریس فلاندرز، چک لیست ارزشیابی توصیفی، آزمونهای پیشرفت تحصیلی معلم ساخته و آزمون محقق ساخته مهارتهای زندگی بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون t (مقایسه میانگینهای دو گروه مستقل) با استفاده از نرم افزار کامپیوتری SPSS صورت گرفت. نتایج نشان دادند که پیشرفت تحصیلی سوادآموزان طرح آزمایشی در دروس خواندن (فارسی)، نوشتن (دیکته)، قرائت قرآن و نماز در مقایسه با سوادآموزان گروه کنترل (دوره مقدماتی جاری) بیشتر بوده است. در متغیر مهارتهای زندگی نیز سوادآموزان طرح آزمایشی پیشرفت بیشتری در مقایسه با سوادآموزان دوره مقدماتی جاری را نشان دادند.دانشگاه شیراز با همکاری انجمن مطالعات برنامه درسیپژوهشهای برنامه درسی2251-67941120120911An Investigation of the Creativity Components in the Farsi Textbooks of Elementary Education in Iranبررسی میزان برخورداری کتابهای فارسی دورهی ابتدایی از مؤلفههای خلاقیت6910924410.22099/jcr.2012.244FAمحمد مزیدیدانشیار دانشگاه شیرازسیما گلزاریکارشناس ارشد تاریخ و فلسفه آموزش و پرورش دانشگاه شیرازJournal Article20120911The main purpose of this research is to determine the extent to which creativity components are taken into consideration in the <em>Farsi</em> textbooks of Iranian elementary education. Accordingly, creativity criteria were first determined through a combination of Guilford’s and Bickards’ creativity models. And “paragraph” was adopted as the unit of analysis. Consequently, contents, exercises and pictures of five elementary <em>Farsi</em> textbooks were analyzed, using William Romey’s technique for content analysis.
Results show that, with regard to creativity components, the Index of Student Involvement (ISI) for the first- and second-grade <em>Farsi</em> textbooks were below the average (i.e. less than one) and for the <br />third-, fourth- and fifth-grade textbooks were above the average (i.e. more than one). Thus, it is highly recommended that the national organizations in charge of elementary education curriculum development should restructure and reorganize both the content and pictures of <em>Farsi</em> textbooks.هدف اساسی این تحقیق، بررسی میزان برخورداری کتابهای فارسی دورهی ابتدایی از مولفههای خلاقیت، بر اساس دید گاههای گیلفورد و بیکاردز است. پس از مشخص کردن مولفههای مورد نظر، از دیدگاه گیلفورد و بیکاردز به عنوان ملاکهای تحلیل و تعیین بند هر درس به عنوان واحد تحلیل، با استفاده از تکنیک ویلیام رومی، به تحلیل محتوای متن، پرسشها و تصاویر پنج کتاب مذکور اقدام شد. نتایج تحلیل نشان داد، که میزان توجه به خلاقیت در کتابهای اول و دوم ابتدایی در حد پایین تر از متوسط (ضریب درگیری پایینتر از 1) و کتابهای سوم، چهارم و پنجم ابتدایی در حد بالا تر از متوسط (ضریب درگیری بالاتراز 1) بود، اما کتب مورد مطالعه از لحاظ توجه به مولفههای خلاقیت، به خصوص در بخش متن درسها و تصاویر، نیاز به بازنگری واصلاحات اساسی دارند.دانشگاه شیراز با همکاری انجمن مطالعات برنامه درسیپژوهشهای برنامه درسی2251-67941120120911Objectives of History Course in Guidance and High School Curricula based on an Islamic Approach to Curriculum Philosoplcyهدفهای درس تاریخ بر اساس رویکردی اسلامی در فلسفهی برنامهی درسی11113824510.22099/jcr.2012.245FAخسرو باقریاستاد دانشگاه تهراننرگس سجادیهدانشجوی دکتری فلسفهی تعلیم و تربیت دانشگاه تهرانJournal Article20120911For many years, history has been an important component of secondary and high school curricula. Various philosophical assumptions affect the development of history syllabi and its teaching methodology. On the one hand, such assumptions concern the nature of human being; on the other hand, they concentrate on the nature of historical knowledge. This paper aims to formulate new objectives for history curriculum according to an Islamic standpoint. Firstly, epistemological foundations are examined in order to justify this viewpoint. Constructive realism is a philosophical approach to historical knowledge, according to which historical knowledge is a product of human thinking about the real, historical events. Also, it considers human beings as agents who can make subjective constructs in order to capture the real, historical events and to provide consistent explanations of them. If a historian achieves to provide such an explanation, it can be claimed that s/he has approximated reality. <br /> Then, objectives of history curriculum are reformulated in accordance with the Islamic objectives of education and within the framework of constructive realism. This study follows progressive analytic research methodology in which philosophical objectives and foundations are analyzed and elaborated. Two major objectives of history curriculum are identified consequently: to achieve historical knowledge and insight, and to develop the ability for influential social contribution. The realization of any of these two objectives respectively leads to more achievements: 1) acquaintance with historical reality, 2) cognition of different historical explanations, and 3) acquaintance with the Islamic perspective on the philosophy of history. Moreover, three procedural goals are necessary to realize the first objective: 1) examination of historical documents, <br />2) re-enactment of historical events, and 3) evaluation of historical explanations. The realized goals of the second objective are: <br />1) adoptation of a historical perspective, and 2) the ability of deducing limited generalizations from the past for the future. درس تاریخ، از دیرباز در برنامهی درسی راهنمایی و متوسطه قرار داشته و تدریس آن متاثر از پیش فرضهای فلسفی مختلف و متمایزی متأثر بوده است. این پیش فرضها، که از سویی بر اساس رویکردهای مختلف به ماهیت تاریخ و از سوی دیگر بر مبنای نوع نگرش به آدمی شکل میگیرند، برنامهی درسی تاریخ را تحت تاثیر قرار میدهند. در این نوشتار، بر اساس رویکردی اسلامی در فلسفهی برنامهی درسی، پس از بررسی پیش فرضهای موجود در این دو بخش، نوعی سازه گرایی واقع گرایانه به عنوان پیش فرض معرفت شناختی و نیز عامل در نظر گرفتن آدمی به عنوان پیش فرض انسان شناختی، اتخاذ میشود و بر این اساس آنها و نیز با نگاه به هدف اساسی تربیت در اسلام، هدفهای درس تاریخ استنباط و بیان میگردند. روش کار در این مطالعه، نوعی تحلیل پیش رونده است، که در آن، ابتدا مفاهیم بنیادی و پیش فرضهای فلسفی مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرند، سپس بر اساس این تحلیل و نیز با توجه به هدف نهایی تربیت، اهداف استنباط میگردند. در مورد درس تاریخ، دو هدف مطرح است: 1) دستیابی به دانش و بینش تاریخی و 2) افزایش قابلیت مداخلهی موثر اجتماعی. در ذیل هر یک از این دو هدف، هدفهای واسطی ویژهای تکوین مییابند. هدفهای واسطی تحقق بخش هدف نخست، شامل جنبههای شناختی و بینشی زیر است: 1) آشنایی با واقعیتهای تاریخی، 2) آگاهی در مورد تبیینهای مختلف از واقعههای تاریخی و 3) آشنایی با بینش اسلامی در مورد فلسفهی تاریخ. هدف نخست، شامل سه هدف واسطی مربوط به جنبهی روشی نیز میگردد: 1) بررسی اسناد تاریخی، 2) بازپردازی واقعهی تاریخی و 3) داوری در مورد امور تاریخی. هدفهای واسطی تحقق بخش هدف دوم نیز شامل 1) اهتمام نسبت به نگاه تاریخی به مسایل و 2) توانایی تعمیم محدود و سنجیدهی منطق حوادث گذشته به آینده است.دانشگاه شیراز با همکاری انجمن مطالعات برنامه درسیپژوهشهای برنامه درسی2251-67941120120911The Role and Function of the Fifth-Grade Elementary and Third-Grade Guidance School Social Studies Textbooks
in National Identity Formationنقش و کارکرد کتابهای تعلیمات اجتماعی پنجم دبستان و سوم راهنمایی در شکل گیری هویت ملی13916724610.22099/jcr.2012.246FAمحمودرضا نوشادیکارشناس ارشد جامعه شناسی دانشگاه شیرازبابک شمشیریاستادیار دانشگاه شیرازحبیب احمدیدانشیار دانشگاه شیرازJournal Article20120911 Educational system is a primary means of cultural transfer. School textbooks, therefore, contribute to the formation of national identity in students. The main question for this study, accordingly, was how fifth-grade elementary and third-grade guidance school textbooks of <em>Social Studies</em> represent national identity in Iranian educational system. Methodologically, content analysis informs this study. The analysis of their content reveals the deficiencies of these textbooks in their representation of national identity. The results convey that religious and political aspects of national identity are most prominently represented in these textbooks. Meanwhile, national values and norms, ethnicities and subcultures, national symbols as well as modernity are underrepresented or entirely ignored. Thus, it is strongly suggested that the representation of national identity should be revised in <em>Social Studies</em> textbooks.نهادآموزش و پرورش، عامل رسمی انتقال فرهنگ و دا نش به نسل جوان و تضمین کنندهی بقا و ثبات جامعه است. بنابراین، توجه کارشناسانه در انتخاب محتوای درسی و پیامهای آنها، میتواند به صحت و سلامت فرآیند شکل دهی هویت ملی و همچنین رشد آن در دانش آموزان کمک نماید. به همین دلیل، مسألهی کلی پژوهش حاضر عبارت است از؛ چگونگی پرداختن کتب تعلیمات اجتماعی پنجم دبستان و سوم راهنمایی، به عنوان مقاطع پایانی دو دورهی تحصیلی، به مقولهی هویت ملی و نیز شناسایی کاستیها و آسیب پذیریهای هر کدام از آنها در متون درسی. در انجام این پژوهش و پاسخ به مساله تحقیق، از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. در این پژوهش، ده مقوله در مورد با هویت ملی شناسایی شدند. این مقولهها عبارتند از: بعد دینی، سیاسی، ارزشها و هنجارهای ملی، میراث فرهنگی، اسطورههای ملی، نمادهای ملی، ویژگیهای جغرافیایی، خرده فرهنگهای قومی، افتخارات ملی و تجدد. در مجموع یافتههای به دست آمده از این پژوهش دلالت بر آن دارد، که در کتب نامبرده، به مقولههای دینی وسیاسی به عنوان رکن اسلامیت مربوط به پدیدهی هویت ملی در حد نسبتاً مناسبی پرداخته شده است. این در حالی است، که برخی دیگر از ابعاد هویت ملی مربوط به ارکان ایرانیت و تجدد به شدت مورد غفلت قرار گرفته اند. ابعاد مذکور عبارتند از: ارزشها وهنجارهای ملی، اسطورههای ملی، خرده فرهنگهای قومی، نمادهای ملی و تجدد. با توجه به یافتههای به دست آمده، بازنگری در اهداف و محتوای برنامههای درسی مقاطع دبستان و راهنمایی با تأکید بر پرورش هویت ملی (اسلامی- ایرانی و تجدد) پیشنهاد میگردد.دانشگاه شیراز با همکاری انجمن مطالعات برنامه درسیپژوهشهای برنامه درسی2251-67941120120911Sexual Education in Iranian High School Curriculaبررسی ضرورت وجودی و چگونگی توجه به تربیت جنسی در برنامهی درسی مقطع متوسطه از دیدگاه دبیران و دانشآموزان16920224710.22099/jcr.2012.247FAمحمد امینیاستادیار دانشگاه کاشانمحمدرضا تمنایی فراستادیار دانشگاه کاشانرقیه پاشاییکارشناس ارشد برنامهریزی درسی دانشگاه کاشانJournal Article20120911Sexual education is sometimes considered as insignificant, hence dispensable, mainly as a direct consequence of theoretical ambiguities and practical difficulties. The aim of this paper is to explore the significance of sexual education and its status in Iranian high school curricula. High school teachers’ and students’ attitudes toward the content of sexual education, its learning experiences and opportunities have been examined. To do so, 684 students (359 male and 325 female) were selected through multi-stage cluster sampling, while 295 teachers were chosen randomly. Moreover, a questionnaire was designed to supply the data collection instrument. <br /> The results convey that both high school students and teachers emphasize the importance and necessity of sexual education. Furthermore, there is a significant divergence in teachers’ and students’ view points with regard to the content and learning experience of sexual education. However, there is no significant variance in content, learning experience and learning opportunities between male and female students.این پژوهش، با هدف بررسی ضرورت وجودی و چگونگی توجه به تربیت جنسی در برنامهی درسی مقطع متوسطه انجام گرفته است. با توجه به این که تربیت جنسی به دلیل ابهامات نظری و مشکلات اجرایی، همواره به عنوان یک برنامه درسی مغفول مطرح است، این پژوهش، ابتدا به استناد منابع نظری و پژوهشی مرتبط، اهمیت و ضرورت وجودی تربیت جنسی را در برنامهی درسی متوسطه مطرح کرده است. در مرحلهی بعدی، این پژوهش، از طریق بررسی میدانی نظرات دبیران و دانش آموزان متوسطه، چگونگی توجه به این حوزه را از نظر محتوا و تجارب و فرصتهای یادگیری مشخص ساخته است. در این راستا، تعداد 684 نفر از دانش آموزان متوسطه (359 پسر و 325 دختر) با روش نمونه­گیری خوشه­ای چند مرحلهای و 295 نفر از دبیران به صورت تصادفی ساده گزینش شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، یک پرسشنامهی محقق ساخته بوده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد، که در مجموع دبیران و دانش آموزان بر اهمیت گنجاندن محتوا و تجارب یادگیری مرتبط با تربیت جنسی در دورهی متوسطه تأکید کردهاند. در عین حال، میان دیدگاههای آنها در مورد اهمیت برخی عناصر محتوا و تجارب یادگیری تربیت جنسی به لحاظ آماری، تفاوتی معنادار وجود دارد. ضمن آن که بین دیدگاه دانش آموزان دختر و پسر در زمینهی محتوا، تجارب و فرصتهای یادگیری تربیت جنسی تفاوت معناداری وجود ندارد.