2024-03-28T21:38:19Z
https://jcr.shirazu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=726
پژوهشهای برنامه درسی
2251-6794
2251-6794
1396
7
1
بررسی میزان تحقق هدفهای آموزشی درس تفکر و پژوهش پایهی ششم ابتدایی در دانشآموزان شهرستان نور
نصرالدین
صالحی
این پژوهش با هدف بررسی میزان تحقق هدفهای آموزشی درس تفکر و پژوهش پایه­ی ششم ابتدایی در دانشآموزان شهرستان نور انجام شده است. روش پژوهش توصیفی ـ پیمایشی بوده است. جامعه­ی آماری این پژوهش متشکل از 836 دانشآموز پایه­ی ششم ابتدایی شهرستان نور بود که برحسب جدول کرجسی و مورگان 270 نفر از آن­ها بهروش نمونهگیری تصادفی خوشهای به­عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدهاند. به­منظور گردآوری دادهها از پرسش­نامهای محقق­ساخته با ضریب پایایی 88/0 استفاده شده است. سؤالهای پژوهش با آزمونهای آماری تیتک نمونهای و فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. یافتههای پژوهش نشان داد که همه­ی هدفهای آموزشی درس تفکر و پژوهش پایه­ی ششم ابتدایی تحقق یافتهاند )01/0 . هم­چنین، از نظر میزان تحقق این هدفها، «مهارت تأمل در خود» در رتبه­ی اول و «مهارت تخیل» در رتبه­ی آخر قرار گرفتهاند )01/0 . بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که دانشآموزان به هدفهای آموزشی درس تفکر و پژوهش پایه­ی ششم ابتدایی دست یافتهاند.
هدفهای آموزشی
تفکر
پژوهش
برنامه درسی
پایهی ششم ابتدایی
2017
08
23
1
17
https://jcr.shirazu.ac.ir/article_4200_989717095c302f0f19cbff39a60ba4da.pdf
پژوهشهای برنامه درسی
2251-6794
2251-6794
1396
7
1
نقش هنر در آموزش مفهومی جدید از صلح - رویکرد پدیدارشناسانه
شهرزاد
راهنما بیات
بابک
شمشیری
مهدی
محمدی
بهرام
جوکار
تاکنون شیوه­هایی متفاوت برای آموزش صلح به­کار برده شده­اند، اما در این زمینه از هنر کم­تر استفاده شده است. در راستای انجام این پژوهش، تعدادی اثر هنری به­­دست پژوهشگر خلق شدند و در چند نمایشگاه به نمایش درآمدند. بر این اساس، در سفرِ این پژوهش از مسیر تجربه­ای هنری­ گذر کردیم تا با شناخت­ آن به­وسیله­ی تجربه­های بازدیدکنندگان نمایشگاه به نقش هنر در زمینه­ی آموزش صلح دست ­پیدا کنیم. روش پژوهش، پدیدارشناختی بود. داده­های پژوهش از راه گردآوری تجربه­های 75 بازدیدکننده از مشاهده­ی 82 اثر در نمایشگاه-کارگاه به­وسیله­ی مصاحبه­ی ژرف بهدست آمدند. داده­ها به روش تحلیل مضمون بررسی ­شدند. ابتدا از تحلیل داده­ها 73 مضمون پایه استخراج شدند. این مضمون­ها در قالب 6 مضمون سازمان­یافته (شگفتی، درک چندگانگی و چالش، پویایی، هارمونی، آفرینش و بی­نهایت) قرارگرفتند و در پایان، مضمون فراگیر بی­کرانگی را تشکیل دادند. بر اساس این روش بازدیدکنندگان از مشاهده­ی آثار برداشت­هایی از قبیل حیرت و ابهام در میان تضادها و تقابل­ها، آفریدن، رهایی و آرامش داشتند که آن­ها را می­توان در درون بشر، هم­نوعان، درون جامعه، طبیعت و هستی برای دستیابی به هدفی والا مشاهده کرد. توصیف مشارکتکنندگان از این پدیده­ی هنری، جلوه­ای از زندگی را می­نمایاند. مسیر زندگی هم مانند رویدادهای هنری، مجموعه­ای از لحظه­هایی منحصربه­فرد است، لحظه­هایی که گاه شامل مفهوم، حس و تجربه­ای متضاد با لحظه­ی دیگرِ همان زندگی هستند. پی­آمد تحلیل این بود که هنر می­تواند در یافتن مفهوم زندگی به بشر کمک کند. مشارکت­کنندگان توانستند بین دنیای درون نقاش (که در تابلوها جلوه­گر می­دیدند) و درون خودشان، پیوندی را درک کنند و با این پیوند، مفهوم زندگی را کشف­ کنند. آنان به تعریفی از زندگی رسیدند که به آرامش­­یافتن کمک می­کند.
بنابراین، برای آموزش مفهوم صلح می­توان از هنر بهره برد، زیرا همان­طور که هنر احساس خوشایندی از راه نمایان کردن زیبایی­ها به انسان می­دهد، برای در صلح بودن نیز انسان نیازمند هنرمندانه زندگی کردن که همان درک­کردن بی­کرانگی ذات وجود انسان است، می­باشد. بنابراین، زندگی نیز می­تواند هنری باشد که تمامی مضمون­های بیان شده را برای رسیدن به صلح بی­کران در خود داشته باشد. در این آموزش صلح­محور کودکان این مفهوم­ها را تجربه و درک می­کنند و به بیانی، آن­ها را زندگی خواهند کرد.
صلح بیکران
هنر
پدیدارشناسی
آموزش
بیکرانگی
2017
08
23
18
43
https://jcr.shirazu.ac.ir/article_4201_896f868bfec85c70a47774f070b6e20a.pdf
پژوهشهای برنامه درسی
2251-6794
2251-6794
1396
7
1
ارائهی مدلی برای رضایت از یادگیری در مدارس هوشمند بر اساس خودکارآمدی کامپیوتر، قابلیت سیستم، ویژگی محتوی و تعامل با نقش واسطه-ای انتظار عملکرد و جو یادگیری
محمدرضا
فیروزی
مریم
جوکار
هدف از پژوهش حاضر، ارائه­ی مدلی برای رضایت از یادگیری بر اساس نظریه­ی شناختی- اجتماعی بندورا در مدارس هوشمند است. به این منظور تعداد 383 نفر (210 پسر و 173 دختر) از دانش­آموزان پایه­ی دوم راهنمایی مدارس هوشمند شهر شیراز به­روش نمونه­گیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. در این پژوهش آزمودنی­ها پرسش­نامه­های خودکارآمدی کامپیوتر ترک­زاده، انتظار عملکرد کامپیوتر و هیگنز، قابلیت سیستم و ویژگی محتوا پیتوچ و لی، تعامل جانسون، کیلیون و امی، جو یادگیری چیو و لیو و رضایت یادگیری چوی، هسو و سان را تکمیل کردند. نتایج پژوهش نشان داد که خودکارآمدی کامپیوتر، انتظار عملکرد، قابلیت سیستم، ویژگی محتوا، تعامل و جو یادگیری از عوامل اصلی رضایت از یادگیری در مدارس هوشمند میباشد: متغیر مستقل خودکارآمدی هم به­طور مستقیم و هم به­صورت غیرمستقیم از طریق انتظار عملکرد بر رضایت از یادگیری تأثیر دارند. میان تعامل و رضایت از یادگیری رابطه­ی مستقیم و معنادار به­دست نیامد. تعامل از طریق جو یادگیری و انتظار عملکرد رضایت از یادگیری را به نحو مثبت و معناداری پیش­بینی می­کنند. خودکارآمدی کامپیوتر، قابلیت سیستم و ویژگی محتوا اثری غیرمستقیم روی رضایت یادگیری دارند. به­طور کلی می­توان نتیجه گرفت این عوامل برای برنامهریزی در مدارس هوشمند لازم و ضروری هستند و اگر به این عوامل توجه شود رضایت یادگیری دانش­آموزان بیش­تر خواهد شد.
خودکارآمدی کامپیوتر
انتظار عملکرد
قابلیت سیستم
ویژگی محتوا
تعامل
جو یادگیری
رضایت یادگیری
2017
08
23
44
69
https://jcr.shirazu.ac.ir/article_4202_bed3733cb52f98f490fc72fa15d7b2ca.pdf
پژوهشهای برنامه درسی
2251-6794
2251-6794
1396
7
1
الگوی علّی ساختار کلاس سازندهگرا، جهتگیری هدف و عملکرد تحصیلی
راضیه
شیخ الاسلامی
فهیمه
کشاورزی
سیروس
منصوری
هدف از این پژوهش ارائه­ی مدل علّی ساختار کلاس سازنده­گرا (شامل زمینه­گرایی، نسبیت­گرایی، مشارکت و ارزشیابی کیفی)، جهت­گیری هدف و عملکرد تحصیلی دانشجویان بود.آزمودنی­های این تحقیق شامل 218 نفر از دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه شیراز از کلیه­ی گروه­های تحصیلی علوم انسانی، علوم پایه و مهندسی بود. آزمودنی­ها با روش نمونه­گیری خوشه­ای مرحله­ای، انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل، پرسش­نامه­ی سازنده­گرایی (منصوری، 1389) و پرسش­نامه­ی جهت­گیری هدف (الیوت و مک گریور، 2001) بود. هم­چنین نمره­ی استاندارد معدل تحصیلی به­­عنوان شاخص عملکرد تحصیلی در نظر گرفته شد. نتایج تحلیل مسیر بر اساس مراحل بارون و کنی (1986) نشان داد که مؤلفه­های زمینه­گرایی، مشارکت و نسبیت­گرایی به نحو مثبت عملکرد تحصیلی دانشجویان را پیش­بینی می­کنند. هم­چنین مؤلفه­های زمینه­گرایی و نسبیت­گرایی ، پیش­بینی کننده­ی مثبت جهت­گیری­های هدف گرایشی و پیش­بینی کننده­ی منفی جهت­گیری­های هدف اجتنابی بودند. ارزشیابی کیفی نیز پیش­بینی کننده­ی مثبت جهت­گیری­های هدف اجتنابی بود. علاوه بر این، جهت­گیری­های هدف گرایشی به نحو مثبت عملکرد تحصیلی را پیش­بینی و در ارتباط بین مؤلفه­های زمینه­گرایی و نسبیت­گرایی با عملکرد تحصیلی دانشجویان نقش واسطه­ای ایفا نمودند.
سازندهگرایی
جهتگیری هدف
عملکرد تحصیلی
ساختار کلاس
2017
08
23
70
96
https://jcr.shirazu.ac.ir/article_4203_d043f70191484c60de6601be2c60e1de.pdf
پژوهشهای برنامه درسی
2251-6794
2251-6794
1396
7
1
تأثیر الگوی طراحی آموزشی دیک و کاری بر یادگیری، یادداری و انگیزش پیشرفت تحصیلی درس علوم تجربی
فیروز
محمودی
راضیه
برزگر
پژوهش حاضر با توجه به اهمیت و تأثیر الگوی طراحی آموزشی دیک و کاری در حوزه­ی فعالیت­های آموزشی انجام یافته و هدف آن بررسی تأثیر طراحی آموزشی مبتنی بر الگوی دیک و کاری بر یادگیری، یادداری و انگیزش پیشرفت تحصیلی درس علوم تجربی پایه­ی نهم است. نوع پژوهش، شبه آزمایشی با طرح پیش­آزمون – پس­آزمون با گروه کنترل است. جامعه­ی آماری پژوهش، تمام دانش­آموزان دختر پایه­ی سوم راهنمایی شهر اهر در سال تحصیلی 93-1392 بوده و از این جامعه به­طور تصادفی خوشه­ای دو کلاس 25 نفره به­عنوان نمونه انتخاب گردید. به­منظور سنجش آزمودنی­ها، آزمون یادگیری و یادداری و پرسش­نامه­ی انگیزش پیشرفت تحصیلی (ISM)*** به­کار گرفته شد. برای روایی آنها از نظرات استادان طراحی آموزشی، کارشناسان ذیربط و تعدادی از یادگیرندگان استفاده شد و ضریب پایایی آزمون یادگیری 83/0 و پرسش­نامه­ی انگیزش پیشرفت تحصیلی (ISM) 81/0 به­دست آمد. در تجزیه­وتحلیل داده­ها از شاخص­های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده و با استفاده از نرم­افزار SPSS24 مورد محاسبه قرار گرفت. نتایج نشان داد به­کارگیری الگوی طراحی دیک و کاری در طراحی آموزشی درس علوم تجربی در مقایسه با شیوه­ی سنتی باعث افزایش یادگیری و یادداری می­شود اما از نظر انگیزش پیشرفت بین گروه­ها تفاوت معناداری وجود ندارد.
طراحی آموزشی
الگوی دیک و کاری
یادگیری
یادداری
انگیزش پیشرفت تحصیلی
2017
08
23
97
117
https://jcr.shirazu.ac.ir/article_4204_b0f8c35f2415174a535e0bbada3d1426.pdf
پژوهشهای برنامه درسی
2251-6794
2251-6794
1396
7
1
هویت شرححالنویسی در برنامه درسی ملی – مطالعهی ترکیبی
محمدرضا
یوسف زاده
صدیقه
کاظم پور
هدف از این پژوهش، کاوش هویت شرححالنویسی در سند برنامه­ درسی ملی بود. روش تحقیـق، ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع ابزارسازی بوده است که در قسمت کیفی مطالعه­ی موردی و در بخش کمّی تحلیل محتوای کمی بوده است. جامعه­ی آماری در بخش کیفی، شامل کتابها و اسناد مرتبط به هویت خود شرححالنویسی و در بخش کمّی سند برنامه ­درسی ملی بوده است. نتایج بخش کیفی شامل استخراج 19 مضمون پایه بوده که بر اساس آن 5 مضمون سازمان­دهنده برای هویت شرححالنویسی بهعنوان مفهوم مضمون کل یا فراگیر درنظر گرفته شد که روایی آن مورد تایید اعضای هیأت علمی گروههای برنامهریزی درسی، فلسفه­ی تعلیم و تربیت و روان­شناسی تربیتی دانشگاه بوعلی سینا قرار گرفت که تعداد کل آنها 12 نفر بودند. سپس بر اساس ابزار ساخته شده­ی سند برنامه­ درسی توسط تیم پژوهش مورد تحلیل مضمونی قرار گرفته و توسط اساتید دانشگاه بوعلی نظرخواهی و میزان توافق ثبت شده است. برای تجزیهوتحلیل دادهها در بخش کمّی از شاخصهای آمار توصیفی فراوانی و درصد استفاده شده است. نتایج نشان داد که در سند برنامه­ درسی ملی به مؤلفه­ی معماری خود 27/26 درصد؛ مؤلفه­ی خودتنظیمی 57/24 درصد، تجربه­ زیسته 33/20 درصد، خودتعریفی 43/14 درصد و تخیل با 40/14 درصد تأکید شده است. و در مجموع بر هویت خود شرححالنویسی به میزان 97/19 درصد تأکید شده است.
سند برنامه درسی ملی
هویت خود شرححالنویسی
مطالعهی ترکیبی اکتشافی متوالی
2017
08
23
118
143
https://jcr.shirazu.ac.ir/article_4205_6ac548065a2996045af00956a0ae86c5.pdf