التقاط ناسازوار در جهت گیری های عملی برنامه درسی دانشجومعلمان: نظریه داده بنیاد
راحله
پوراسماعیل
کارشناس ارشد دانشگاه فردوسی مشهد
author
مقصود
امین خندقی
دانشیار مطالعات برنامه درسی دانشگاه فردوسی مشهد
author
بهروز
مهرام
دانشیار مطالعات برنامه درسی دانشگاه فردوسی مشهد
author
text
article
2018
per
پژوهش حاضر با هدف کشف نوع جهتگیری عملی برنامه­درسی و تبیین چگونگی شکلگیری آن در دانشجومعلمان با استفاده از روش نظریه داده­بنیاد انجام شد. جامعه مورد پژوهش، دانشجومعلمان ورودی 1391 دانشگاه فرهنگیان شهید هاشمی­نژاد مشهد بود که بر اساس روش نمونه­گیری هدفمند (نمونه­گیری موارد مطلوب)، تعداد 27 نفر از این دانشجومعلمان انتخاب و اشباع نظری مبنای کفایت نمونه قرار گرفت. در این پژوهش از ابزارهای مصاحبه باز و مشاهدة مشارکتی مستقیم برای جمع­آوری دادهها استفاده گردید. نتایج ناظر بر سوال نخست نشان داد جهتگیری عملی برنامه­درسی دانشجومعلمان، نوعی التقاط ناسازوار و فاقد جهتگیری عملی یکپارچة مشخص نسبت به برنامهدرسی است و غالبا میان جهتگیری­های برنامه­درسی ایجادشده شباهت و هماهنگی وجود ندارد. عموما ترکیب جهتگیری­های موضوعی/دیسیپلینی، انسان­گرایانه و اجتماعی بیشترین گرایش را به خود اختصاص داده­اند و جهتگیری عملی برنامه­درسی با جهتگیری اسلامی اعلام­شده­ نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران هماهنگ نیست. یافته­ها در خصوص چگونگی شکلگیری جهتگیری عملی برنامه­درسی در فرایند زیسته دانشجومعلمان نشان­دهندة 7 مقولة کلی است که در قالب سه طبقه ویژگی­های شخصیتی، تجارب یادگیری و تجارب عملی شکل گرفته است. تجارب یادگیری ناسازگار به عنوان مقولة محوری و کانون این فرایند، حاصل التقاط تجارب یادگیری­ متفاوت و متعارضی است که در فرایند زیستة دانشجومعلمان، قبل و بعد از ورود به تربیت معلم ایجاد و سبب شکلگیری جهتگیریهای عملی التقاطی ناسازوار در آنان میشود.
پژوهشهای برنامه درسی
دانشگاه شیراز با همکاری انجمن مطالعات برنامه درسی
2251-6794
8
v.
1
no.
2018
1
30
https://jcr.shirazu.ac.ir/article_4946_5932e17d19b2d55694cddd1ae875a6cb.pdf
dx.doi.org/10.22099/jcr.2018.4946
آسیبشناسی نظام یاددهی- یادگیری دانشکده های فنی و حرفهای تهران
جعفر
ترک زاده
دانشیار، دانشگاه شیراز
author
مهدی
محمدی
دانشیار، دانشگاه شیراز
author
مریم
شفیعی سروستانی
دانشیار، دانشگاه شیراز
author
مجید
شعبانی فرد
دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی دانشگاه شیراز
author
text
article
2018
per
هدف از انجام این پژوهش آسیب­شناسی نظام یاددهی- یادگیری دانشکدههای فنی و حرفه­ای تهران بود. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دانشکده­های فنی و حرفه­ای تهران تشکیل می­داد که تعداد آن برابر آمار بهدستآمده 17437 دانشجو بود که بر اساس فرمول کوکران تعداد نمونه برابر با 376 نفر و بر اساس نمونه­گیری طبقه­­ای تصادفی انتخاب گردیدند. برای جمعآوری اطلاعات از مقیاس نظام جامع یاددهی - یادگیری استفادهشده است. مقیاس مذکور بر اساس طیف 5 درجه­ای لیکرت طراحیشده است که مشتمل بر سه بعد مفهومی، ساختاری و عملکردی بوده که نظام جامع یاددهی- یادگیری را در آموزشگاه­های فنی و حرفه­ای تهران موردبررسی قرار می­داد بعد مفهومی شامل مؤلفههای «موضوع و محتوای یاددهی- یادگیری، چیستی یاددهی- یادگیری، چگونگی یاددهی- یادگیری و اصول یاددهی- یادگیری»، بعد ساختاری شامل مؤلفههای «جهتگیری راهبردی، طرح سیستم یاددهی- یادگیری و فرهنگ یاددهی- یادگیری» و بعد عملکردی شامل مؤلفههای «اجرای فرایند یاددهی- یادگیری، رهبری و مدیریت فرایند یاددهی- یادگیری و ارزیابی اثربخشی یاددهی- یادگیری» میباشد. بررسی نرمال بودن داده­ها با استفاده از آزمون کولموگروف- اسمیرنف و تحلیل داده­ها با استفاده از آزمون t تک متغیره و به کمک نرمافزار SPSS انجامشده است. نتایج حاصل از تحلیل سؤال­ها نشان داد در بعد مفهومی مؤلفه­های چگونگی یاددهی- یادگیری و اصول یاددهی- یادگیری، در بعد ساختاری مؤلفه­های جهتگیری راهبردی، طرح سیستم یاددهی- یادگیری و فرهنگ یاددهی- یادگیری و در بعد عملکردی مؤلفه­های اجرای فرایند یاددهی- یادگیری، رهبری و مدیریت فرایند یاددهی- یادگیری و ارزیابی اثربخشی یاددهی- یادگیری از وضعیت مناسبی برخوردار نبوده و تنها در بعد مفهومی مؤلفه­های «موضوع و محتوای یاددهی- یادگیری و چیستی یاددهی- یادگیری» از وضعیت مناسب برخوردار بودند. به عبارتی میتوان گفت در هر سه بعد مفهومی، ساختاری و عملکردی نظام یاددهی –یادگیری جاری در دانشکده­های فنی و حرفه­ای تهران نقص و آسیب وجود دارد.
پژوهشهای برنامه درسی
دانشگاه شیراز با همکاری انجمن مطالعات برنامه درسی
2251-6794
8
v.
1
no.
2018
31
46
https://jcr.shirazu.ac.ir/article_4947_faf61d050286ca8770bed340825256ca.pdf
dx.doi.org/10.22099/jcr.2018.4947
اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر رفتارهای جامعهپسند دانشآموزان (کمککردن، همکاری و سهیمشدن)
سمیرا
راهپیما
دانشجوی دکتری روان شناسی تربیتی، دانشگاه شیراز
author
محبوبه
فولادچنگ
دانشیار دانشگاه شیراز
author
text
article
2018
per
در سالهای اخیر ظهور روانشناسی مثبتنگربستر مناسبی برای پرداختن به موضوعات اخلاقی و از جمله رفتارهای جامعهپسند فراهم آورده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش هوش هیجانی بر رفتار جامعهپسند دانشآموزان دختر بود. از میان طیف گسترده رفتارهای جامعهپسند سه رفتار کمککردن، همکاری و سهیمشدن در نظر گرفته شد و اثر هوش هیجانی بر آن مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش از نوع نیمهتجربی پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش تمامی دانشآموزان دختر مقطع ششم دبستان بودند که 30 نفر از آنها به روش نمونهگیری در دسترس برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه رفتار جامعهپسند برای کودکان استفاده شد. آموزش هوش هیجانی به مدت 6 جلسه 90 دقیقهای اجرا گردید. پس از اتمام برنامه آموزشی از هر دو گروه پسآزمون به عمل آمد. دادههای به دست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش هوش هیجانی با کنترل اثر پیشآزمون، به افزایش رفتارهای جامعهپسند از جمله کمککردن، همکاری و سهیم شدن در گروه آزمایش منجر شده است. این امر بیانگر اهمیت درک و شناخت هیجانات خود، دیگران و توانایی واکنش مناسب به آنها در بروز رفتارهای اخلاقی است.
پژوهشهای برنامه درسی
دانشگاه شیراز با همکاری انجمن مطالعات برنامه درسی
2251-6794
8
v.
1
no.
2018
47
64
https://jcr.shirazu.ac.ir/article_4948_1ff746ae4a1a34919ac9762d91e906cf.pdf
dx.doi.org/10.22099/jcr.2018.4948
بررسی اثربخشی کتاب های راهنمای تدریس علوم و ریاضی پایه ی ششم ابتدایی بر مبنای عناصر هشتگانه برنامه درسی
موسی
پیری
دانشیار برنامه ریزی درسی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
author
رقیه
قلی پور
کارشناسی ارشد آموزش ابتدائی دانشگاه آزاد ارومیه
author
text
article
2018
per
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی کتاب­های راهنمای تدریس علوم و ریاضی پایة ششم ابتدایی بر اساس عناصر هشتگانه برنامه درسی بوده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ شیوة گردآوری دادهها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعة آماری شامل کلیة کارشناسان و معلمان پایة ششم ابتدایی مدارس دولتی آموزش و پرورش ناحیه دو شهر ارومیه بوده که از میان آنها نمونهای به حجم 135 نفر معلم و 38 نفر کارشناس به روش تصادفی طبقهای متناسب با حجم انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامة محقق ساخته استفاده شد. دادهها به دو شیوة توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و ...) و استنباطی (تی تست گروه­های مستقل و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیریهای مکرر) تحلیل شد. یافته­های پژوهش نشان داد که از دیدگاه معلمان و کارشناسان، کتابهای راهنمای تدریس ریاضی و علوم با توجه به عناصر هشتگانة برنامة درسی از اثربخشی یکسانی برخوردار نیستند. همچنین، عناصر هشتگانه برنامه درسی اثربخشی یکسان نداشته و چهار عنصر (هدف ، محتوای آموزشی، شیوه تدریس و روش ارزشیابی)، در اولویتهای اول تا چهارم قرار گرفته و عناصر، «مواد و منابع آموزشی» و «فضا وامکانات آموزشی» اولویتهای هفتم و هشتم را به خود اختصاص دادهاند. تفاوت موجود بین دیدگاه معلمان و کارشناسان در خصوص میزان اثربخشی کل کتاب راهنمای تدریس ریاضی در سطح (05/0 P≤) معنیدار، اما اثربخشی کلی کتاب راهنمای تدریس علوم غیر معنیدار است.
پژوهشهای برنامه درسی
دانشگاه شیراز با همکاری انجمن مطالعات برنامه درسی
2251-6794
8
v.
1
no.
2018
65
84
https://jcr.shirazu.ac.ir/article_4949_365f8aa6cfc8c50d10ec77cd3b80409b.pdf
dx.doi.org/10.22099/jcr.2018.4949
تاثیر فضای شاد و خنثی کلاس درس بر نگرش دانش آموزان به برنامه درسی آموزش ریاضیات
سیروس
اسدیان
استادیار، دکترای تخصصی رشته مطالعات برنامه درسی، دانشکده علـوم تربیتـی و روان شناسـی، دانشـگاه شهید مـدنی آذربایجان
author
text
article
2018
per
هدف این تحقیق، بررسی تأثیر فضای شاد و خنثی کلاس درس بر نگرش دانشآموزان به برنامه درسی آموزش ریاضی بود. روش این تحقیق شبه- آزمایشی و از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان پسر دوم متوسطه رشته ریاضی و فیزیک در شهر ارومیه بود. با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند دو کلاس هر یک به تعداد 20 نفر و از دو مدرسه غیرانتفاعی انتخاب و بهصورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه نگرش به درس ریاضی ایکن استفاده شد. این پرسشنامه داری 24 گویة چهارگزینهای با طیف لیکرت بود. در این راستا ابتدا قبل از اعمال هرگونه تغییر در بافت کلاس درس، پرسشنامة نگرش نسبت به ریاضی در دو گروه آزمایش و کنترل توزیع شد. سپس در کلاس گروه آزمایش، تغییراتی با هدف شادسازی فضای آموزشی صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که نگرش به ریاضی دانشآموزان گروه آزمایش مثبتتر از گروه گواه است. لازم به ذکر است با توجه به ضریب اتای بهدستآمده میتوان اذعان کرد که 86 درصد این تغییر نگرش، مربوط به اثر متغیر مستقل است. در ادامة تحلیلها مشخص شد که متغیر مستقل یا همان شادسازی فضای کلاس درس توانسته است در همة متغیرهای نگرش به برنامه درسی آموزش ریاضی تأثیرگذار باشد.
پژوهشهای برنامه درسی
دانشگاه شیراز با همکاری انجمن مطالعات برنامه درسی
2251-6794
8
v.
1
no.
2018
85
103
https://jcr.shirazu.ac.ir/article_4950_7d04e02f272e420e1825aa328f07793a.pdf
dx.doi.org/10.22099/jcr.2018.4950
ارزشیابی کیفیت عناصر برنامه درسی آموزش الکترونیکی در آموزش عالی ایران
محمد
جاودانی
استادیار، گروه تربیت حرفه ای، دانشگاه فرهنگیان
author
عباس
اناری نژاد
استادیار، گروه آموزش ابتدایی، دانشگاه فرهنگیان
author
text
article
2018
per
مطالعة حاضر با هدف ارزشیابی کیفیت عناصر برنامه درسی آموزش الکترونیکی در سطح دانشگاهها و موسسات آموزش عالی ایران انجام گرفت. برای این منظور از مقیاس طراحی شده توسط محققین که هفت عنصرِ هدف، محتوا، رسانه، طراحی، سازماندهی مواد یادگیری، راهبردهای یاددهی-یادگیری و ارزشیابیِ برنامة درسی آموزش الکترونیکی را می سنجید استفاده شد. شرکتکنندگان پژوهش متشکل از 702 نفر از دانشجویان دانشگاههای صنعتی امیرکبیر، شیراز، صنعتی اصفهان و دانشکدة علوم حدیث شهرری بودند. یافتههای حاصلاز اجرای آزمون t تک نمونهای بر دادههای پژوهش نشان داد که دانشگاههای مورد مطالعه از نظر کیفیت عناصر برنامه درسی آموزش الکترونیکی وضعیتی بالاتر از حد متوسط دارند. به علاوه، یافتهها حاکی از آن بود که بعد «پداگوژیک» پس از بعد «طراحی محیط ارائه»، بهترین وضعیت را در بین ابعاد تشکیلدهندة آموزش الکترونیکی در سطح آموزش عالی ایران داراست، هرچند این برتری بیانگر وضعیت مطلوب برای ابعاد یاد شده در نظام آموزش الکترونیکی کشور ما نیست.
پژوهشهای برنامه درسی
دانشگاه شیراز با همکاری انجمن مطالعات برنامه درسی
2251-6794
8
v.
1
no.
2018
104
122
https://jcr.shirazu.ac.ir/article_4951_b8a286e5aeca4ead1bfd33152e62bf44.pdf
dx.doi.org/10.22099/jcr.2018.4951
شناسایی و اولویت بندی نیازهای آموزشی سوادآموزان تحت پوشش نهضت سوادآموزی استان فارس - رویکرد ترکیبی
عباس
قلتاش
دانشیار گروه علوم تربیتی، واحد مرودشت، دانشگاه آزاد اسلامی
author
سیده گل افروز
رمضانی
دانشجوی دکتری تخصصی برنامه ریزی توسعه آموزش عالی، دانشگاه سنندج، کردستان
author
رحیم
زارع
عضو هیات علمی دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبایی
author
text
article
2018
per
در این پژوهش تلاش شد به شناسایی و اولویتبندی نیازهای آموزشی سوادآموزان تحت پوشش نهضت سوادآموزی استان فارس با یک رویکرد ترکیبی پرداخته شود. از این رو، از روش پژوهش آمیختة اکتشافی متوالی (کیفی-کمی) از نوع ابزارسازی استفاده شد. در این راستا از صاحبنظران و متخصصان موضوعی آموزش بزرگســالان، گروههای مرجع محلی، مدیران و کارشناسان سازمان نهضت سوادآموزی مناطق و شهرستانها، مدیران و کارشناسان اداره کل آموزش پرورش استان، آموزش دهندگان و سوادآموزان با استفاده از «رویکرد هدفمند» و با «روش گلوله برفی و سرشماری» و استفاده از «معیار اشباع نظری» با 72 نفر به عنوان نمونه مصاحبه صورت گرفت. برای شناســایی نیازها و علائق آموزشــی ســوادآموزان از ابزارهای مختلف؛ پرسشنامة باز پاسخ، مصاحبة نیمه ساختارمند و بارش مغزی (فاز کیفی تحقیق) و پرسشنامةمحقق ساخته (فاز کمی تحقیق) استفاده شد. پرسشنامه بر اساس یافتههای حاصل از مصاحبه تدوین و روایی و پایایی آن بررسی تایید شد. برای تجزیه و تحلیل یافته­های پژوهش نیز از فن تحلیل مضمون برای بخش کیفی و از آمار استنباطی (آزمون کولموگراف-اسمیرنف، t تک گروهی، فریدمن و تحلیل واریانس یکراهه) برای بخش کمی استفاده گردید. نتایج فن تحلیل مضمون استخراج سه مقوله اصلی (مهارت، دانش و نگرش) و نه مقوله فرعی بود که در بعد مهارتی سه مقوله فرعی به ترتیب اولویت؛ مهارتهای اساسی زندگی، مهارتهای عملی و مهارتهای یادگیری به عنوان نیاز آموزشی سوادآموزان شناخته شد. در بعد دانشی چهار مقوله فرعی به ترتیب اولویت؛ مقوله اجتماعی- فرهنگی، علمی، معنوی (دین و اخلاق) و بهداشتی- درمانی و همچنین در بعد نگرشی دو مقوله فرعی به ترتیب نگرش فردی و اجتماعی به عنوان نیازهای اساسی شناسایی شدند. نتایج بخش کمی نیز نشان داد که اولویت نیازهای شناسایی شده در سه بعد اصلی به ترتیب «بعد مهارتی- دانشی و نگرشی» است.
پژوهشهای برنامه درسی
دانشگاه شیراز با همکاری انجمن مطالعات برنامه درسی
2251-6794
8
v.
1
no.
2018
123
150
https://jcr.shirazu.ac.ir/article_4952_58c2e7d0550862b09822a46de6bfe8cc.pdf
dx.doi.org/10.22099/jcr.2018.4952
میزان هم خوانی برنامه درسی پایه ششم ابتدایی با برنامه درسی کنجکاو محور
پروین
صمدی
دانشیار، برنامه ریزی درسی، عضو هیئت علمی دانشگاه الزهراء
author
میترا
گلوی
کارشناس ارشد برنامه ریزی درسی دانشگاه الزهراء
author
text
article
2018
per
کنجکاوی یک حالت افزایش یافتة علاقه است که منجر به اکتشاف میشود. امروزه پرورش کنجکاوی در یادگیرندگان چالشی است که متخصصان تعلیم و تربیت با آن رو به رو هستند. از این رو پژوهش حاضر با هدف «بررسی میزان همخوانی برنامة درسی رسمی پایة ششم ابتدایی با برنامه درسی کنجکاو محور از دیدگاه معلمان و دانش آموزان» انجام شده است. روش این پژوهش توصیفی- پیمایشی است. بدین معنا که پس از تدوین پرسشنامة محقق ساخته به منظور بررسی میزان همخوانی برنامه درسی رسمی با برنامة درسی کنجکاومحور، این پرسشنامه در بین 26 نفر از معلمان و 242 نفر از دانشآموزان دختر و پسر پایة ششم ابتدایی اجرا شد. معلمان به روش سرشماری و دانشآموزان با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای بر اساس فرمول کوکران به عنوان نمونه تعیین شدند. برای تجزیه و تحلیل دادههای کمّی از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. در این پژوهش میزان همخوانی برنامة درسی کنجکاو محور با برنامة درسی رسمی از دیدگاه معلمان و دانشآموزان به لحاظ مطلوبیت بیشتر از سطح متوسط ارزیابی شد. لذا میتوان گفت که هدف برنامة درسی رسمی پایة ششم ابتدایی، افزایش حس کنجکاوی دانشآموزان است. نتایج نشان میدهد که نظام آموزشی جدید تا حدی توانسته است نقصان نظام آموزشی قبلی که در دورة دبیرستان در حال اجراست را برطرف نماید و حس کنجکاوی را تقویت نماید.
پژوهشهای برنامه درسی
دانشگاه شیراز با همکاری انجمن مطالعات برنامه درسی
2251-6794
8
v.
1
no.
2018
151
179
https://jcr.shirazu.ac.ir/article_4953_4757e9553c13b9d0f743cb18a030c9ae.pdf
dx.doi.org/10.22099/jcr.2018.22129.1671
اثربخشی ساخت گروهی نقشه مفهومی بر یادگیری معنی دار زبان انگلیسی دانش آموزان
منصوره
کلهر
دکتری روان شناسی تربیتی، مشاور مرکز مشاوره آموزش و پرورش شهریار
author
گلنار
مهران
دانشیار دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه الزهرا
author
text
article
2018
per
هدف این پژوهش تعیین تأثیر ساخت گروهی نقشة مفهومی بر پیشرفت و یادگیری معنیدار خواندن و درک مطلب انگلیسی دانش­آموزان است. به این منظور از یک طرح نیمه آزمایشی پیش­آزمون- پس­آزمون با گروه کنترل استفاده شد. نمونه شامل 51 دانش­آموز دختر پایه سوم دبیرستان شهر کرج بود که به روش نمونه­گیری هدفمند انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش با استفاده از نقشه مفهومی و گروه کنترل به شیوة مرسوم خواندن متن و توضیح آن، آموزش دیدند. ابزار اندازه­گیری یک آزمون معلم ساخته است که حیطه­های دانش و یادگیری معنیدار دانش­آموزان را در یادگیری خواندن و درک مطلب انگلیسی میسنجد. از سؤالات سطوح بالای شناختی (تحلیل، ترکیب، ارزشیابی) جهت ارزیابی یادگیری معنی­دار استفاده شد. نتایج تجزیهوتحلیل داده­ها با استفاده از آزمون t مستقل نشان داد راهبرد آموزشی نقشة مفهومی باعث پیشرفت و یادگیری معنی­دار خواندن و درک مطلب زبان انگلیسی در دانش­آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است.
پژوهشهای برنامه درسی
دانشگاه شیراز با همکاری انجمن مطالعات برنامه درسی
2251-6794
8
v.
1
no.
2018
180
199
https://jcr.shirazu.ac.ir/article_4954_e3a22e368e30167c2cbaf775fcb5939c.pdf
dx.doi.org/10.22099/jcr.2018.4954
تحلیل محتوای کتاب های درسی علوم تجربی در دوره اول متوسطه از لحاظ توجه به آموزش های زیست محیطی
انسی
کرامتی
دکترای برنامه ریزی درسی و استادیار گروه علوم تربیتی، دانشگاه فرهنگیان مشهد
author
زهرا
احمد آبادی
دکترای شیمی و استادیار گروه علوم پایه، دانشگاه فرهنگیان مشهد
author
text
article
2018
per
آموزشهای زیست محیطی در دورههای تحصیلی مختلف میتواند نقش موثری در بسیج افکار عمومی جهت حفاظت از محیط زیست داشته باشد. با توجه به نقش کتابهای درسی علوم دورة متوسطه در این زمینه، هدف از این پژوهش بررسی محتوای کتابهای درسی علوم تجربی از لحاظ توجه به آموزشهای زیست محیطی است. این پژوهش به روش تحلیل محتوای کمی انجام شد. جامعه و نمونه آماری شامل تمام کتابهای علوم تجربی دورة اول متوسطه در سال تحصیلی 1396-1395 است که به شیوة کدگذاری قیاسی بررسی شدند. جهت اعتبار بخشی به یافتهها، از دو کدگذار دیگر نیز استفاده شد و میزان توافق میانکدگذارها برابر با90% به دست آمد. یافتهها بیانگر آن است که مقولههای آموزش محیط زیست به صورت (65%)متن، (11%) پرسش،(21%)تکلیف و(13%) تصویر قرار گرفتهاند. همچنین مقولههای آموزش محیط زیست در بعد شناختی (78%) و در ابعاد نگرشی (17%) و مهارتی (13%) است. مهمترین نقطه قوت کتابهای مورد بررسی، توجه به سطوح بالای شناختیدر طراحی تکالیف گروهی است. اما به قدر کافی توجه نکردن به اصول سازماندهی در ارائة محتوا، به ویژه در پایة هشتم، به عنوان مهمترین ضعف این کتابها، محسوب میشود. از مهمترین پیشنهادهای ارائه شده براساس یافتههای این پژوهش میتوان به این موارد اشاره کرد: اعمال دیدگاههای برنامهریزان درسی در مورد چگونگی رعایت اصول سازماندهی محتوا؛ نیازسنجی نیمه متمرکز درمورد مسائل زیست محیطی کشور و طراحی و تدوین کتابی فعالیتمحور در حوزة آموزش حفاظت از محیط زیست؛ چگونگی طراحی فعالیتهایی جهت ارتقای نگرش و مهارتهای دانشآموزان در کتاب موجود.
پژوهشهای برنامه درسی
دانشگاه شیراز با همکاری انجمن مطالعات برنامه درسی
2251-6794
8
v.
1
no.
2018
200
226
https://jcr.shirazu.ac.ir/article_4955_6454e75e9e299fd31808ce0649778467.pdf
dx.doi.org/10.22099/jcr.2018.4955