ORIGINAL_ARTICLE
طراحی راهنمای برنامهی درسی مهارتهای پیشحرفهای برای دانشآموزان با ناتوانی هوشی در دورهی ابتدایی
هدف این پژوهش، طراحی راهنمای برنامهی درسی مهارتهای پیشحرفهای برای دانشآموزان با ناتوانی هوشی در دورهی ابتدایی است. این پژوهش به روش اکتشافی طی دو بخش اسنادی و میدانی صورت گرفت که در بخش میدانی مهارتهای ضروری پیشحرفهای با استفاده از پرسش نامهی محققساخته و نظرخواهی از 315 نفر از اولیا، 140 نفر از معلمان و 52 نفر از متخصصان شناسایی شدند. نتایج نشان داد که مهارتهای پیشحرفهای مورد نیاز دانشآموزان با ناتوانی هوشی شامل شش مؤلفهی مهارتهای اجتماعی، مهارتهای جسمی، مهارتهای تحصیلی کاربردی، مهارتها و عادتهای کاری، مهارتهای زندگی روزمره و مهارتهای درک مفاهیم زمان و مکان است که مهارتهای شناسایی شده به ترتیب اهمیت گنجاندنشان در برنامهی درسی در سه دسته مهارتهای الزامی، مهارتهای انتخابی و مهارتهای اختیاری مشخص شد. همچنین در بخش اسنادی با مطالعه کتابخآنهای مشخص شد که هدفهای برنامهی درسی مهارتهای پیشحرفهای دانشآموزان با ناتوانی هوشی باید رشد مهارتهای اجتماعی، مهارتهای جسمی، مهارتهای تحصیلی کاربردی، مهارتها و عادتهای کاری، مهارتهای زندگی روزمره و مهارتهای درک مفاهیم زمان و مکان باشد. همچنین پس از شناسایی رئوس محتوا بر اساس هدفهای یاد شده، مشخص شد که سازماندهی عمودی محتوا باید به روش دورهیای توسعهی تدریجی محیط اجتماعی و سازماندهی افقی محتوا به شیوهی سازماندهی چند رشتهای صورت گیرد. بهترین فعالیت، انجام فعالیت عملی در محیطهای واقعی است؛ بهترین مواد و وسایل آموزشی، مواد و وسایل واقعی مورد استفاده در محیط طبیعی است؛ بهترین راهبردهای تدریس روش نمایش، روش پروژه و روش گردش علمی است. بهترین گروهبندی، آموزش در گروههای کوچک با تعداد اعضای چهار نفره دارای سطوح پیشرفت مشابه در موضوعات خاص است. مهارتهای پیشحرفهای باید در درون دروس دیگر گنجانده شود و همزمان با ورود دانشآموزان به مدرسه، آموزش آنها شروع شود و یک چهارم از زمان آموزش هر درس به آموزش این مهارتها اختصاص یابد. بهترین فضا برای رشد مهارتهای پیشحرفهای دانشآموزان با ناتوانی هوشی، مدرسه محلهمحوراست و بهترین روش ارزشیابی، آزمونهای عملکردی است.
https://jcr.shirazu.ac.ir/article_1946_0c5914a46a3d85e319f5846106757317.pdf
2013-02-19
1
30
10.22099/jcr.2013.1946
برنامهی درسی
مهارتهایپیشحرفهای
دانشآموزان با ناتوانی هوشی
دورهی ابتدایی
قربان
همتی علمدارلو
1
دانشگاه شیراز
AUTHOR
احمد
بهپژوه
2
دانشگاه تهران
AUTHOR
غلامعلی
افروز
3
دانشگاه تهران
AUTHOR
باقر
غباری بناب
4
دانشگاه تهران
AUTHOR
نعمت الله
موسی پور
n_mosapour@yahoo.com
5
دانشگاه کرمان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
امکان سنجی برنامه ریزی درسی دوزبانه در آموزش ابتدایی مطالعهی موردی استانهای آذربایجان شرقی و غربی
این پژوهش به بررسی مسألهی امکان­سنجی برنامه­ریزی درسی دوزبانه(فارسی و ترکی) در آموزش ابتدایی از منظر مدیران و معلمان در دو استان آذربایجان شرقی و غربی پرداخته است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده، برای اجرای آن از روش توصیفی پیمایشی استفاده شده است. به منظورگردآوری داده­ها از مقیاس محقق­ساخته استفاده شده، روایی پرسش نامه از طریق نظرات متخصصان و کارشناسان، بررسی و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه و 90/0 برآورد شده است. جامعهی آماری پژوهش، مشتمل بر 7231 نفر از مدیران و معلمان شهرهای تبریز، ارومیه، مرند و خوی در مدارس ابتدایی می­باشد. با استفاده از جدول نمونه­گیری مورگان 400 نفر به عنوان نمونهی آماری پژوهش برآورد گردیده که از طریق نمونهگیری طبقه­ای نسبتی انتخاب شده است. تجزیه و تحلیل داده­ها در سطح آمار استنباطی با آزمون­های t تک­نمونه­ای، t گروه­های مستقل، تحلیل واریانس چند متغیره(مانوا) و شفه انجام پذیرفته است. نتایج پژوهش نشان داده که نگرش پاسخ دهندگان نسبت به برنامه­ریزیدرسی دوزبانه مثبت بوده است، یعنی مدیران و معلمان شرکت­کننده در این پژوهش نگرش مثبتی نسبت به آموزش دوزبانه دارند. از لحاظ آمادگی نیروی انسانی و امکانات برای اجرای برنامه در دو استان در حد متوسط به بالا می­باشد. و هم چنین بین دیدگا­ه­های مدیران و معلمان از لحاظ متغیرهای جمعیت­شناختی(محل خدمت، جنس، مدرک تحصیلی و سمت) تفاوت وجود ندارد. ولی بین دیدگاه­های مدیران و معلمان براساس سابقهی خدمت تفاوت وجود دارد.
https://jcr.shirazu.ac.ir/article_1947_fb3854de12158a643a40983d59d011bc.pdf
2013-02-19
31
54
10.22099/jcr.2013.1947
امکان سنجی
برنامه ریزی درسی دوزبانه
آموزش ابتدایی
آذربایجان شرقی
آذربایجان غربی
مصطفی
شریف
msharif@ui.ac.ir
1
دانشگاه اصفهان
AUTHOR
رضاعلی
نوروزی
nowrozi.r@gmail.com
2
دانشگاه اصفهان
AUTHOR
میرمحمد
موسوی زاده
3
دانشگاه اصفهان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی تأثیر جو اجتماعی مدارس بر رشد مهارتهای اجتماعی دانشآموزان دختر دورهی راهنمایی: مطالعهی موردی شهر همدان
هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر جو اجتماعی مدارس بر رشدمهارتهای اجتماعی دانشآموزان دختر دورهی راهنمایی شهر همدان در سال تحصیلی 90-89 میباشد. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعهی آماری پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر دورهی راهنمایی شهر همدان در سال تحصیلی 90-89 که تعداد آنها 12347 نفر (ناحیه یک6224 و ناحیه دو6124) میباشد. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی و بر اساس فرمول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان تعداد 385 نفر(ناحیه یک 196 و ناحیه دو189) به عنوان نمونهی آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامهی استاندارد توصیف جو سازمانیهالپین و کرافت و پرسشنامهی محقق ساختهی سنجش مهارتهای اجتماعی است که برای تعیین روایی پرسشنامه مهارتهای اجتماعی از روایی محتوایی و برای سنجش پایایی آن از آلفای کرونباخ استفاده شده است. پایایی پرسشنامه جو سازمانی و مهارت اجتماعی به ترتیب معادل 774/0 و 752/0 محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها، از شاخص­های آمار توصیفی شامل نمودار، درصد فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد، و آزمونهای آمار استنباطی t همبسته، تحلیل واریانس طرحهای تکراری ، رگرسیون چند گانه و چند متغیره استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان داد که جو غالب مدارس از نظر دانشآموزان، جو باز است و بین میزان مهارتهای اجتماعی دانشآموزان تفاوت معناداری وجود دارد و بالاترین میانگین متعلق به مهارت، ابراز وجود (38/20) و پایین ترین میانگین متعلق به مسئولیت پذیری (50/16) میباشد و جو اجتماعی باز به ترتیب قوی ترین پیش بینی کنندهی مثبت ومعنادار مهارت، ابراز وجود(99/0)، مهارت حل مسأله(39/0)، همکاری(33/0)، هم دلی(28/0) و مسئولیت پذیری(21/0) میباشد. اما جو بسته قادر به پیش بینی معنادار ابعاد مهارت اجتماعی دانشآموزان نیست.
https://jcr.shirazu.ac.ir/article_1948_d0cf8853702af08dabcb1fde497317f0.pdf
2013-02-19
55
72
10.22099/jcr.2013.1948
جو اجتماعی
مهارتهای اجتماعی
دانشآموزان دختر
دورهی راهنمایی
محمدرضا
یوسف زاده
fuman47@gmail.com
1
دانشگاه بوعلی سینا همدان
AUTHOR
یحیی
معروفی
y.maroofi2007@gmail.com
2
دانشگاه بوعلی سینا همدان
AUTHOR
مینا
انصاری
3
دانشگاه بوعلی سینا همدان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
جذابیت، کاربرد و فهم درسِ"دین و زندگی" سوم متوسطه ( نگرش دانش آموزان و تبیین علّی آن)
هدف این پژوهش«بررسی نگرش دانش­آموزان پایهی سوم متوسطهی شهر نیشابور به درس دین و زندگی» بوده است. سه پرسش نامهی نگرش سنج به مطلوبیت درس (ناظر بر سه مقولهی جذابیت،اهمیت و فهم)،نگرش سنج به معلم و مقیاس هویت دینی،به عنوان ابزار تحقیق استفاده شدند. جامعهی آماری شامل 327 نفر از دانش­آموزان پایهی سوم متوسطه شهر نیشابور بود که از هر دو جنس و در رشته­های علوم انسانی و تجربی در سال تحصیلی90-89 به تحصیل مشغول بوده­اند. برای نمونه گیری،از روشطبقه­ای و خوشه­ای استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که نگرشِ دانش­آموزان نسبت به سه مؤلفهی "جذابیت،اهمیت و فهم" نسبتاً مطلوب بوده است. بر اساس نتایج حاصل از آزمونt،بین پسران و دختران در مؤلفه­های جذابیت و فهم،تفاوت معنادار وجود داشت و نظر دختران منفی تر(نسبتاً نامطلوب) بود؛ ولی در مؤلفهی اهمیت،تفاوت معناداری در نگرش دانش­آموزان بر حسب جنسیت وجود نداشت. نتایج تحلیل واریانس یک راهه،نشان داد،در مؤلفهی جذابیت،نگرش دانش­آموزان منطقهی برخوردار،نسبت به نیمه برخوردار و غیر برخوردار،به طور معناداری،منفی­تر بود ولی در مؤلفهی فهم،دانش­آموزان منطقهی غیر برخوردار،نگرش منفی­تر داشتند. ضمناً دانش­آموزان رشتهی ­تجربی در مؤلفهی جذابیت،نگرش منفی­تری داشتند و در سایر مؤلفه­ها تفاوت معناداریبرحسب رشته تحصیلی وجود نداشت. براساس تحلیل رگرسیون، عوامل پیش­بین در ­جذابیت،عبارت از:1- هویت دینی،2- نگرش به معلم،3- جنسیت ،درمؤلفهی اهمیت: 1- هویت دینی 2- نگرش به معلم و درمؤلفهی فهم: 1- جنسیت،2-نگرش به معلم،3- هویت دینی و 4- طبقه اقتصادی – اجتماعی بوده اند. پیام نهایی آن که میزانِ مطلوبیت موجود این درس،نمی­تواند به فراگیران کمک کند تا پیامهای ارزشی این درس رابر پیامهای ضد ارزشی (که از هزاران سو به مخاطبان می رسد)،برتری بخشند.
https://jcr.shirazu.ac.ir/article_1949_abdc575787d096576588a84ade77cdfe.pdf
2013-02-19
73
100
10.22099/jcr.2013.1949
نگرش
درس دین وزندگی- جذابیت
کاربرد
فهم
سوم متوسطه
شهر نیشابور
زهرا
حسین پناه
1
دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
محمود
سعیدی رضوانی
saeedy@um.ac.ir
2
دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
بهروز
مهرام
3
دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی کاربرد روش تدریس مبتنی بر روی کرد سازنده گرایی در آموزش عالی: مطالعه موردی گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران
هدف تحقیق حاضر، بررسی میزان به کارگیری روش­های تدریس مبتنی بر روی کرد سازنده­گرایی در بین اعضای هیأت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران است. روش تحقیق مطالعهی حاضر، توصیفی- پیمایشی است. جامعهی آماری پژوهش را اعضای هیأت علمی و دانشجویان گروه علوم اجتماعی دانشگاه مازندران تشکیل می­دهند. به منظور بررسی میزان به کارگیری روش­های تدریس مبتنی بر سازنده گرایی با دو روش پیمایش و مشاهده و با ابزار پرسشنامه محقق ساختهی 42گویه ای و چک لیست محقق ساختهی 42 گویه­ای به بررسی دیدگاه دانشجویان و مشاهدهی کلاس درس اعضای هیأت علمی گروه مورد نظر پرداخته شد. نمونه­گیری در بخش مشاهده، کلاس­های درس تمام اعضای هیأت علمی گروه و نمونه­گیری در بخش پیمایش به صورت نمونه­گیری تصادفی طبقه­ای انجام شد. داده­های گردآوری شده از پرسشنامه و چک لیست با روش کمی و با استفاده از نرم افزار(spss) و با استفاده از آزمونهایتی ­تک­نمونه­ای و تی مستقل، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که اعضای هیأت علمی گروه یادشده از روشهای تدریس مبتنی بر روی کرد سازنده­گرا بهره نمی­گیرند و به­صورت سنتی تدریس می­کنند. تدریس استادان در مقطع کارشناسی ارشد نسبت به کارشناسی سازنده­گرا­تر است، گر چه تفاوت تنها در شاخص «مشارکت» به­صورت معنادار است.هم چنین تفاوت معناداری بین دیدگاه مشاهده­گران و دانشجویان از میزان به کارگیری این روی کرد در کلاس درس مشاهده شد و مشاهده­گران در مقایسه با دانشجویان قائل به تدریس سازندهگراتر در کلاس­های موردنظر بودند.
https://jcr.shirazu.ac.ir/article_1950_99ed20216660d6ac0aa17d489565ac6f.pdf
2013-02-19
101
118
10.22099/jcr.2013.1950
آموزش عالی
تدریس
سازنده گرایی
اعضای هیأت علمی
سیروس
منصوری
smansoori06@gmail.com
1
دانشگاه شیراز
AUTHOR
مرتضی
کرمی
mor.karami@gmail.com
2
دانشگاه فردوسی مشهد
AUTHOR
میمنت
عابدینی بلترک
abedini.gilan@gmail.com
3
دانشگاه اصفهان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسهی میزان هم خوانی طرح ارزشیابی توصیفی قصد شده با اجرا شده در مدارس ناحیه یک شیراز
هدف این پژوهش، مقایسهی میزان هم خوانی طرح ارزشیابی توصیفی قصد شده با اجرا شده بوده و برای انجام آن از روش تحقیق توصیفی- پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، شامل تمام معلمان پایههای اول تا سوم دورهی ابتدایی ناحیه یک شیراز بوده که نمونه ای به حجم 244 نفر از آنان به وسیلهی روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات تحقیق، چک لیست محقق ساخته، جهت مشاهدهی عمل کرد معلمان و پرسش نامهی محقق ساخته، جهت سنجش نگرش، امکانات و آگاهی معلمان بوده، به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روشهای آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که تفاوت معناداری بین طرح ارزشیابی توصیفی قصد شده و آنچه هم اکنون در مدارس در حال اجرا است و نیز تفاوت معناداری بین نگرش، امکانات و آگاهی موجود معلمان با آنچه که برای اجرای طرح مورد نیاز است، وجود دارد. علاوه بر آن، نتایج حاکی از وجود رابطهی معنادار بین نگرش، امکانات و آگاهی معلمان و عمل کرد آنهاست؛ که از این میان مؤلفههای نگرش و آگاهی توان بیشتری برای پیش بینی عمل کرد معلمان دارد و نگرش بیشترین توان را در این زمینه داشته است.
https://jcr.shirazu.ac.ir/article_1951_114e4fc6acd298314845f5da16596be8.pdf
2013-02-19
119
140
10.22099/jcr.2013.1951
ارزشیابی توصیفی قصد شده
ارزشیابی توصیفی اجرا شده
شیراز
افسانه
بوستانی
1
دانشگاه آزاد اسلامی- واحد مرودشت
AUTHOR
حجت اله
فانی
2
دانشگاه آزاد اسلامی- واحد مرودشت
AUTHOR
احمدرضا
اوجی نژاد
3
دانشگاه آزاد اسلامی- واحد مرودشت
AUTHOR